مرد 39 ساله زندگی من

تصمیم گرفتم خودم رو از لحاظ روحی جمع و جور کنم و به زندگی عادی برگردم و خدا رو شکر امروز حالم خوب هست . دیشب آینه خوابش نمیومد . تا ساعت 3 نیمه شب بیدار بود . بعدش هم من دیگه خوابم نبرد و صبح بعد از خواندن نماز تا چشمام می خواست گرم بشه سنگ بیدارم کرد و صبحانه خوردیم و اون رفت و منم مشغول جمع و جور کردن خونه شدم . چند روزی آینه شکمش کار نمیکرد و همین باعث شده بود خیلی بی تاب بشه و عملا سه شبی بود که خوب نمیخوابید و همشگریه میکرد . دیروز براش سوپ با کلی روغن زیتون درست کردم و خورد بعدش 7-8 تا آلو بخارا رو با نصف لیوان آب، جوشوندم و آبش رو دادم خورد و خدا رو شکر دیروز چهار بار حال دلش خوب شد . هرچند که بار اولش اونقدر سخت بود که بچه دست منو گرفته بود و داشت گریه میکرد .

وضغیت بازار این مدت خیلی بهم ریخت و خدا رو شکر از دیروز آرامش به بازار سرمایه برگشت . رفتم باشگاه ثبت نام کردم . خیلی وقته از ورزش دور شدم . کلی با مربی صحبت کردم ، بین تی آر ایکس  و استرانگ مونده بودم که مربی گفت بیا تی آر ایکس . چون با TRX  میشه یواش یواش حجم ریه ات رو به سطح مطلوبی رسوند . امروز اولین جلسه است و قراره برم . بعدش هم رفتم لیاس خریدم . قبل از خرید می گفتم با 300 میتونم برم در تخفیف هالیدی دو سه دست لباس خونگی بردارم .  در تخفیف رفتم هالیدی . یک بلوز و شلوار مناسب داخل خونه انتخاب کردم گفت در جشنواره زمستانه 308 هزار تومان . اصلا نمیارزید . کلی بالا پایین کردم و نهایتا یک شلوارک و تیشرت ورزشی خریدم . واقعا خیلی گرون بود .

جمعه آینه خیلی کلافه بود . حق میدم بهش  . از وقتی هوا سرد شده دیگه نمیتونیم ببریمش پارک . حوصله اش حسابی سر رفته بود . رفتیم شهر کودک شاپرک . نزدیک مترو علم و صنعت هست . گفتم هم براش لباس بخریم و هم کلی بره در شهربازیش بازی کنه . از لباس هاش زیاد خوشم نیومد . البته یک مغازه خوب پیدا کردم که واقعا قیمت هاش مناسب بود . یک سر همی  GAP رو خریدم 88 تومان در صورتی که همون رو  در بهار 130 میداد . پیراهن طرح مردانه رو حراج زده بود 50 تومان که باز من اون رنگی که می خواستم نداشت اما واقعا خوب بود . اما الباقی مغازه ها قیمت هاشون مثل بهار و حتی بالاتر بود . بعدش رفتیم قسمت شهر بازی . کلی به آینه خوش گذشت و لبخند آینه زیباترین چیزی بود که اون زمان حالم رو خوب میکرد . ناهار هم خونه مادر سنگ دعوت بودیم . تولد سنگ بود . البته شب قبلش خودمون کیک گرفته بودیم و جشن کوچولوی سه نفری داشتیم و آینه بالای 20 بار شمع فوت کرده بود.

ذهنم هنوز مرتب نشده . هنوز گویا گوشه ذهنم درگیر حوادث هست اما امروز یک روز تازه است و قراره برای خودم و زندگیم روز خوبی رو بسازم



نظرات 2 + ارسال نظر
آوا دوشنبه 23 دی 1398 ساعت 17:55

ایشالا لباسها رو با شادی بپوشه

با چه مقدارسرمایه تو بورس کار میکنید؟

ممنون
میزان سرمایه فعلی رو که تقریبا به کسی نمیگم اما کلا بنا به کارگزاری تون میشه از بالای 100 یا 500 هزار تومان و برخی کارگزاری ها هم بالای 1 میلیون تومان کار رو شروع کرد،

محدثه دوشنبه 23 دی 1398 ساعت 08:16 http://www.titteh.blogsky.com

تولدشون مبارک و چه خوبه که تصمیم گرفتید برین رو روال عادی زندگی... منم اینجا تو لاهیجان یه چند تا لباس کودک پیدا کردم که قیمت خوب میدن و برای سال دیگه دخترک سایز بزرگ گرفتم گذاشتم انشالا بپوشه... بسکه گرونه و بچه ها هر سال لباس لازمن

ممنون عزیزم
من منتظرم حراج بزنند برم برای سال آینده ÷سرم خرید کنم . واقعا لباس بچه خیلی خیلی گرون هست . برای خودمم باید پالتو بخرم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.