مهمانی

یکی از خصوصیات  فامیل پدریم اینه که  داداش ها هرزچندگاهی دور هم جمع میشن . چهار تا داداشن و تقریبا هر فصل یکیشون دعوت میکنه ( عمو و زن عمو و بچه های مجرد هر خانواده)  و در این دور همی ها به تمام معنی خوش میگذره

از ویژگی های مهمشون هم اینه که اصلا در مورد مسایل حاشیه ای که در بیشتر خانواده صحبت میشه انجام نمیدن و حرف خودشون هست  ( مثلا در مورد گرونی و فلانی خوب بود و اینا بدن و فحش بدن  ندارن و در مورد کار خودشون و خاطرات  قدیم  و دوستای مشترک  و ... صحبت میکنند)

یکی دیگه از ویژگی هاشون احترام گذاشتن به خانم ها و بچه هاست . یعنی وقتی بچه هم به جمع وارد میشه به احترامش بلند میشن  اگه بخواد حرفی بزنه با دقت به حرفش گوش میدن  و حتی هرزگاهی خودشون میشن بچه و بازی میکنند

تابستون نوبت بابا اینا بود که دعوت کنند که متاسفانه من روزهای پنجشنبه کلاس داشتم و نمیشد تا اینکه هفته گذشته بابا گفت کاری نداریم تو فقط کمک کن خونه تمییز بشه پنجشنبه خودم خونم برای غذا کمک میکنم . دوشنبه و چهارشنبه رفتم و خونشون رو تمیز کردم و ظرف و ظروف رو آماده کردم و حتی به مامان کمک کردن خورش ها رو پخت و فقط خرید میوه و درست کردن سالاد و دم کردن برنج موند برای پنجشنبه .

پنجشنبه ما تا ساعت 6 کلاس داشتیم . ساعت 2 بردم و آینه رو گذاشتم خونه مامان اینا و رفتیم کلاس . ساعت 6:30 از کلاس برگشتیم . مامان برنج رو با کمک بابا آبکش کرده بود و خانم برادرم هم سالاد رو درست کرده بود . منم میوه ها رو چیدم

ساعت 7 تقریبا همه اومده بودند . دور همی خوبی بود . حسابی به همه خوش گذشت . مردها با هم صحبت میکردند . خانم ها  با هم  . دختر عمو ها و پسر عمو  ها با هم . ساعت 1 هم  رفتند و با کمک برادرم و خانمش خونه رو تمییز تر از قبل تحویل مامان دادیم . اونا رفتند و ما شب موندیم .

فرداش از سنگ پرسیدم خوش گذشت میگه آره . میگم دیروز که داشتی صحبت میکردی داشتم نگات میکردم و ته دلم بهت به خاطر احترامی که خانواده بهت میزارن حسودیم شد . متاسفانه در خانواده سنگ چیزی به نام احترام بزاریم نیست . مثلا من در مهمانی وارد میشم دریغ از اینکه کسی بلند بشه و به استقبال بیاد . فقط برای مرد ها اینکار رو میکنند ( البته به جز بچه ها و سنگ به عنوان نوه بزرگ با 42 سال سن جزو بچه ها محسوب میشه ) یا اینکه اگر ساعت ها بشینی کسی حرفی باهات نمیزنه  یا اگر مشغول حرف زدن باشی یک دفعه ای میبینی همشون یا میرن بیرون یا با کسی دیگه دارن حرف میزنن ( البته نه با من کلا این شکلی هستند )دوران نامزدی من و پدر و مادرم و برادرم رو مادر بزرگ سنگ دعوت کرده بودند همه خاله ها و دایی هاش هم بودند . بعد از شام دیدیم در یک اتاق بزرگ فقط ما هستیم و سنگ . فقط میوه و چایی میاوردن تعارف میکردند و میرفتند . حتی مادرو پدر سنگ هم از اتاق میرفتند بیرون و تو اون یکی اتاق نشسته بودند . اون زمان فکر کردیم با ما اینطوری رفتار میکنند ولی بعدش که رفت و آمد ها شروع شد دیدم کلا مدل معاشرتیشون این شکلی هست . مثلا عمو و زن عموی سنگ میان خونه پدر سنگ . اون دو نفر میشینن بالای خونه براشون پذیرایی عالی انجام میشه بعد پدر و مادر خواهر سنگ میشینن این سمت و اگر سنگ یا من باشیم میریم پیش عمو و شروع به حرف زدن میکنیم . بیشتر اوقات از سمت خانواده مادری این شکلی هستند . خانواده پدریشون احترام بیشتری میزارن و استاندارد هستند 

آینه و دختر دایی کوچیکه هم در مهمانی نهایت همکاری رو کردند و برخلاف همیشه که بعد از نیم ساعت بازی کار به دعوا و قهر میرسید بصورت عجیبی با هم در صلح بودند . دختر دایی بزرگه هم کل کار پذیرایی رو انجام داد  که در تمام دوران زندگیش بی سابقه و شاید اولین بار بود . مهمون ها میگفتن ماشالله چقدر خانم و کاری شده . بعد از رفتن مهمونا خانم برادرم براش سریع تسپند دود کرد میخندیدم میگفتم این همین الان به تنظیمات کارخانه برگشته از فردا کاری نکرد نگو چشمش زدنداااا .

در پایان کارها هم بابا به رسم همیشگی دل خودش،  به سه تا نوه ها و  خانم برادرم و من به خاطر کمک مبلغی رو هدیه داد . البته من هرچقدر گفتم من بیشتر از اینا کار کردم  سهم بیشتری نصیب من نشد و به من و خانم برادرم  مبلغی مشابه و به نوه ها هم مثل هم به قول آینه جایزه داد

نظرات 7 + ارسال نظر
گندم جمعه 25 شهریور 1401 ساعت 20:50 http://40week.blogfa.com

الهی همیشه شادی تو دلتون مهمون باشه به قول مادربزرگم خدا زیادتون کنه .

عزیزی قشنگم

نجمه سه‌شنبه 22 شهریور 1401 ساعت 09:46

سلام
دلم برای بچگی ها و رفت و آمدهای اینطوری تنگ شد.
چقدر همه از هم فاصله گرفتن.

سلام
کرونا بهانه ای شد برای فاصله بیشتر

سحر دوشنبه 21 شهریور 1401 ساعت 15:40 http://Senatorvakhanomesh.blogfa.com

مادرمن زبونا که بلدن محبت کنن اما فقط زبونن !!اونم تاوقتی که هیچوقت چیزی بهشون نگی و نخوای وتمام انوقت زبانن دوستت دارن.
کلا خصلت ها متفاوت مثلا عموو زن عموی من عاشقانه محبت می کنه به دختراش شاید پسر دوست باشن ولی به قول شما بلدن محبت نشان دادن.....کلاهر خانواده خصلت های خاصی دارن
من هم بارها از برخی رفتارای که مثلا شما از جانب پدر و مادرتون گفتبن یا خیلی از دوستای دیگه وبلاگی گفتن از رفتار خانواده ها و طرز فکرها از کودکی تاجوانی شان خیلی تعجب کردم ولی به هرحال فرهنگ ها متفاوت عفط امیدوارم انسان ها لطمه نبینن هیچ زمان از این عادات واگر رفتاری بده اصلاح بشه

کاملا صحبتمون درست هست
خصلت ها در کنار فرهنگ ها این تفاوت ها رو در بین آدم ها بوجود میاره .
مثلا پدر من در سن نوجوانی. و جوانی چنان گیرهایی به من میداد که در کل خانواده کم نظیر بود و این کاملا با رفتار عموهام نسبت به دختراشون فرق داشت . اون تایم تحت تاثیر تفکرات غلط خانواده مادریم قرار گرفته بود و جالبه الان هم معتقده اون روش،و برخوردها کاملا درست بوده و هست
پس میشه گفت خصلت ، فرهنگ و محیط اجتماعی و تفکر خانوادگی میتونه نقش رفتاری داشته باشه

لیمو دوشنبه 21 شهریور 1401 ساعت 10:15 https://lemonn.blogsky.com/

از کلمه مدل معاشرتی که انتخاب کردین خیلی خوشم اومد. واقعا مدل هر خانواده ای متفاوته و من وقتی حرف ازدواج میشه یکی از نگرانیهام همین عادت کردن به مدل خانواده طرف مقابله.
+ بنظرم وقتی توی یک جمع خوش میگذره ، همه ناخودآگاه بهش مشتاقن و تا سالیان هم خاطراتش توی یادمون میمونه.

این تفاوت ها در صورتی که به همراه احترام و حس ارزشمندی و درک باشه قابل تعریف و درک هست
ازدواج شتری است که با همه این ولی ها و اختلافات و مدل ها در خونه همه می‌خوابه
دقیقا خوش گذشتن باعث ایجاد حس مثبت و ارزشمند میشه و باعث میشه خاطرات تا سال ها باقی بمونند

سحر دوشنبه 21 شهریور 1401 ساعت 08:34 http://Senatorvakhanomesh.blogfa.com

چقدر خوب هنوز دورهمی ها دارین و می رین می یاین
لدت بردم
جمله اخر شوخی بود یا حدی که من بیشتر کار کردم؟شوخی بود درسته؟
چون اگه جدی بود چقدر خوبه که انقد راحت حرف می زنین باهم من با تک تک دوستانم راحت تر حرف می رنم تا پدر و مادرم حالا جای ان مبلغ که مساوی دادن اگر هزاربرابر هم به رن برادر و بت برادر بیشتر می دادن نمی شد حرفی زد
البته که توخفا می رفتن اون هزاربرابر می دادن بعد به گوش تومی رسید
#خانواده و مادر عشق است و رفیق بی کلک مادر

کاملا شوخی بود
مامان اینا هر سال شب یلدا و چهارشنبه سوری برامون آجیل می‌فرستند بابا حتی تعداد پسته و بادوم و فندق رو هم میشماره که مال یکیمون حتی یکدونه بیشتر از اون‌یکی نباشه
صادقانه ، من هرزگاهی نسبت به رفتار مادرتون تعجب می‌کنم، البته اینکه ته وجود همه ایرانی ها بالاخص ترک ها پسر دوستی هست منکری نیست اما خب مادرها عموما در خفا زیاد حواسشون به دختر هست حداقل همزادپنداری و دلگرمی زیاد ظاهری نسبت به دختر دارند
خدا سایه همه مادرها و پدرها رو با همه ویژگی هاشون بالای سر خانواده نگهداره

دل آرام یکشنبه 20 شهریور 1401 ساعت 22:33

تا باشه از این دورهمی ها
خودمونیم من و شما خانواده همسرمون شباهت‌های عجیبی بهم دارن و به خانواده خودمون شبیه نیستن. اشتباه انتخاب کردم من به شخصه حواسم نبود اصلا

ممنون
من اوایل فکر میکردم با من اینجوری هستند بعد فهمیدم نه کلا رفتارشون اینشکلی هست بالاخص سمت مادری و از اونجایی که پدر و مادر شوهرم فامیل هستند رفتار پدر شوهرم به سمت خانواده مادری رفته وگرنه عموها و عمه هاش خونگرم و محترمانه رفتار می‌کنند
اینا هم از پذیرایی هیچی کم نمیزارن اما مدلشون اینشکلی هست
من همیشه خدا رو شکر میکنم شوهرم رفتار و اخلاقش مثل اینا نیست

ربولی حسن کور یکشنبه 20 شهریور 1401 ساعت 20:26 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
از این خانواده های پشت هم و متحد خیلی خوشم میاد
امیدوارم همیشه موفق باشید

سلام
ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.