دکترگفته بود هر موقع تعداد فوتی های کرونایی به زیر 50 رسید بیا عمل . فکر میکردم اواخر شهریور این اتفاق بیفته اما اونقدر آمار بالا رفت که همه چیز بهم خورد . الان از یک طرف دردی که هرزگاهی سراغم میاد و کلا حالتی بهم دست میده که نه میتونم بایستم نه بشینم نه راه برم نه بخوابم کلا قفلم میکنه . درسته تایمش نهایت یکی دو ساعت است و هرزگاهی اما واقعا اذیت میشم و از طرف دیگه آمار وحشتناک روز افزون کرونا کلافه ام کرد و به دکتر گفتم برای آخر هفته بهم وقت عمل بده که گفت به خاطر وضعیت ریه ات و اینکه وضعیت بیماریت حاد نیست فعلا دست نگه دار . برای درد هم گفت نهایت برو دوش بگیر و در لگن آب گرم بشین تا کمی درد کمتربشه .
با آینه روزهای قشنگی رو سپری میکنیم . البته گل پسری مون یک هفته ای میشه که سرمای بدی خورده و دارو هم که حاضر نیست بخوره کمی بهانه گیرتر از قبل شده . یکشنبه بردیمش دکتر . دکتر کلی باهاش صحبت کرد گفت حرف زدنش و درک جملاتش خوبه فقط آواها رو بد میگه که باید خیلی زیاد باهاش حرف بزنید ودر ضمن تا چند ماه آینده کامل درست میشه .رنگ اسباب بازی ها رو هم پرسید ازش که سبز و آبی رو درست گفت و جایزه شکلات ژله ای دریافت کرد . در مورد واکسن آنفولانزا گفت خودت واجبی اول خودت . بچه های زیر 5 سال نیاز ندارن مشروط به اینکه مهد نرن . من هم توصیه میکنم اگر بیرون نمیرید و مراقب هستید واقعا برای آینه نیازی نیست اما اگر خواستید بزنیدیادتون باشه بچه های زیر 9 سال اولین بار دو نوبت به فاصله یک ماه واکسن میزنند .
امروز تلویزیون باید سرود باز آمد بوی ماه مدرسه بوی شادی های راه مدرسه پخش میشد . به خدا قسم دلم برای زندگی عادی تنگ شده . دلم برای بغل مادرم تنگ شده . دلم برای دیدن حنده های آدم ها تنگ شده . مراعات کنیم تا زودتر این بیماری تموم بشه