گریه کردم با تمام وجود از ته دل . آتیش گرفتم . ماشین ها رفت ،طلا ها رفت ،پس انداز رفت تا به اون خونه برسیم و الان ما هستیم و صفر خودمون و قسط هایی که به خاطر بی شرف بودن کسی دیگه باید تا 2-3 سال پرداخت کنیم .
بی شرف بودن و مال مردم رو خوردن نمیدونم چه لذتی داره .
من امروز تمام شدم . به انتهای خودم رسیدم . من انسان ها رو همیشه انسان دیدم ولی از امروز همه برام بی شرف هستند مگر اینکه خلافش رو ثابت کنند و این تفکر من نیستم و داره آزارم میده .
برای آرامش روح و روانم دعا کنید . کمی بیش از 8 سال در این وبلاگ نوشتم و دوستان خوبی پیدا کردم . اما دیگه اینجا به انتها رسیدم . اگر چیزی نوشتم که خاطرتون رو مکدر کردم یا باعث سوءتفاهم شد ببخشید . این آخرین پست این وبلاگ خواهد بود . به احترام تمامی عزیزان نظرات رو تایید و جواب خواهم داد ولی دیگه حال و احساسی برای نوشتن باقی نمونده .
یا علی
خدانگهدار