کلاس های آنلاین مدارس هم عالمی دارند .
تا اینجای سال تحصیلی تقریبا 6 جلسه مدرسه آینه مجازی بود و واقعا در پایان هر زنگ میگفتم خدا به معلم های پیش دبستانی و احتمالا اول دوم دبستان صبر بده و
من خودم دبیرستان در مدرسه تدریس کردم . بچه های دبیرستان بزرگ هستند و نقش بازی می کنند ولی بچه های پیش دبستانی و اول دوم کوچولو هستند و خود خود واقعی شون هستند .
مثلا امروز ریاضی داشتند . خانم معلم گفت صفحه 22 رو بیارید همون که دو تا دو کنار هم هستند با هم دوستند . سوال ها شروع شد چرا با هم دوستند ؟ با هم دوستند چیکار میکنند ؟ اگر با هم قهر کنند بباید چی صداشون کنیم ؟ بعد از سوالات عجیب غریب معلم دونه دونه اسم صدا کرد و در مورد شکل پرسید و گفت باید چیکار کنند . همه بچه ها دوربین و صداشون باز بود و همگی با هم حرف میزدند . کافی بود معلم صدا رو کلی mute کنه قیافه ها گریان میشد . زنگ بعد زبان داشتند معلم بچه ها رو یکی یکی صدا میزند و سوال می پرسید تا حدودی مرتب تر جواب میدادند ولی آخر کلاس دو سه تا از بچه ها گفتند چرا به ما بعد از جواب دادند نگفتی excellent و بیچاره خانم معلم از اول به همه گفت excellent . زنگ بعدی کاردستی بود بچه ها به خانم معلم شکایت داشتند که چرا به ما نگفتی کارت عالی بود و در بین تمامی این سر و صدا ها هرزگاهی صدای مادری که یکی دو باری به فحاشی به بچه اش منجر میشد و معلمی که فقط لبخند میزد و می گفت صبورتر باشید .
ولی خدایی کلاس آنلاین برای این سن خیلی سحت هست . خود آینه نصف زمان رو رو مبل لم میده . البته مشق ها و تکالیفش رو مینویسه و رنگ میکنه ولی بیشتر در عالم خودشه .
به نسبت پیش دبستانی بودنشون تکلیف زیاد میدن . نقریبا همه جای کتاب ها باید رنگ آمیزی بشه و در کنار اون کتاب ها زیبان و هوش و دفتر شطرنجی و دفتر مشق هم اضافه میشه . آینه حقیقتا اعتراضی نمیکنه ولی اکثر مامانا از زیاد بودن تکالیف شاکی هستند .
فیلیمو انیمیشن جدیدی از مجموعه کتاب خاطرات یک بچه چلمن اکران کرد در مورد کریسمس بود . شنبه رفته بودیم باغ کتاب آینه مجموعه کتاب خاطرات یک بچه چلمن رو دید و ازمون خواست براش بگیریم و از شنبه تا امروز جلد یک رو نصفش رو خوندیم و همش داره با سه قسمتی که ازش ساخته شده قیاس میکنه و لذت میبره
برای آینه از این پک هایی که میشه گردنبند و دستبند و اینجور چیزها ساخت خریدم ( پلاستیکی هست و بیشتر دخترونه ) . برای خودش با مهرها ها گردنبند ساخته و با کش دستبند . ازم می پرسه مامان اینا چیه میگم مهره . میگه الکی نگو مهره برای نماز خوندنه اینا یه چیز باارزش دیگه اند . ( از دیدگاه من اسباب بازی دختر پسر نداره )
آینه آبله مرغان گرفته و داره اذیت میشه و از اینکه بابت خارش بدنش نمی تونم کاری براش کنم واقعا ناراحتم. از شدت خارش گریه میکنه ، البته دکتر دارو و شامپو داده ولی خب بنا به تجربه امان از خارش .
هفته گذشته که مدارس مجازی بود و خدا رو شکر بدون غیبت همزمان هم سر کلاسش بود هم در حال استراحت . اما این هفته باید بمونه خونه ، انشالله همه بچه ها در نهایت سلامت باشن.
چند روز اول آبله مرغان که آینه رو میبردم حمام و بچه گریه میکرد و میگفت میسوزه ناخودآگاه گریه میکردم نه برای بچه خودم که بیماری گذرا داره ، یاد فیلم درخت گردو میوفتادم که پدره بچه هاش رو برد حموم و بچه ها که در اثر حمله شیمیایی سوخته بودند فریاد میزدند و پدر مجبور بود اون ها رو بشوره . یاد بچه هایی افتادم که در این روزها بی دلیل کشته میشن و دنیا نمی تونه کاری براشون بکنه . یاد چشمای از حدقه بیرون زده بچه 5 ماهه افتادم که در اثر صدای انفجار و بر اثر ترس مرده بود . دست رو جوش های آینه می کشیدم و گریه میکردم . صدای ،مامان جان مادرت آب نزن شامپو نزن و صدای خودم که قوربونت برم می خوام زودتر خوب بشه توی هیاهوی فکرم گم بودند.
این روزهابا تغییر استاد پیشرفت خوبی در پیانو آینه میبینیم و واقعا لذت میبریم . به امید موفقیت و خوشحالی و تندرستی همه بچه ها