خنده تو صدات رو دوست دارم

ازاواخر بهمن ماه بیشتر به دکتر و چکاپ و آزمایش گذشته ، سرفه هام باعث درد شدید در لگن و قلبم میکرد و اول رفتم دکتر قلب و اکو و خیالم بابت قلب راحت شد بعد دکتر زنان ، اونجا هم آزمایش و پاپ اسمیر و سونو و فعلا منتظر جواب پاپ اسمیر و قسمتی از آزمایش ها هستم ، بعد به خاطر بالا رفتن قند خونم و چربی پیش غدد رفتم و اون هم یکسری آزمایش دیگه با سونو کبد و تیرویید نوشت، بعد هم  دکتر تغذیه و بعد هم دکتر ریه ، البته هفته آینده باز باید پیش تغذیه و غدد و زنان باید برم ، با مصرف داروهای ریه هم حالم کمی بهتر شده

چهارشنبه هفته گذشته هم صبح بابا خبر داد که دایی فوت کردند ، دایی مهربون و مودبم، هنوز صدای سلام علیکم با اون لبخند تو صداش که روز پدر شنیدم رو  تو گوشم میشنوم ، بابا و داداش چهارشنبه شب رفتند تبریز اما من به خاطر آزمون دکترا و تنهایی مامان نتونستم برم ، بماند که مامان هم از شنیدن این خبر حالش بد شد و به خاطر شرایطش نمیتونست با ماشین بره و بلیط هواپیما هم پیدا نکردیم ، به سختی تونستم به زن دایی ام و دختر دایی ام تسلیت بگم و اونقدر گریه کردم که حالم بد شد .دایی ام از اونایی بود که اگر روزگاری گرفتار میشدم و نیاز به همراهیش داشتم اولین نفری میشد که میتونستم روش همه مدله حساب باز کنم و با جون و دل میومد تهران ، عکس اعلامیه هم برشی از خودش  از عکس دونفری من و خودش قبل از عقدم بود و وقتی بابا برگشت و نشون داد سوز دلم هزار برابر شد ، هنوز هم نتونستم باور کنم که دیگه نیست و دیگه هر عید و مناسبتی قبل از اینکه من زنگ بزنم اون زنگ بزنه و بگه کوچیک و بزرگ نداره مهم شنیدن صدای همدیگه است و باز همه مهربونی ها در شرایطی بود که ایشون فقط برادر شیری مامان بودند ، پسر عموی مامان که ما دایی صداش میکردیم و هزاران برابر مهربانتر از دایی واقعی بود (هر چند که دایی هام هم هر دو در جوانی فوت کرده بودند)،انشالله بتونم برای چهلمشون برم تا شاید داغ دلم کمی آروم بشه

این مدت آینه رو تئاتر بردیم، اسمش یادم نیست ، برای کانون بود و در سالن گلستان پارک لاله اجرا میشد در تیوال اطلاعاتش هست ، جالب بود .

لباسام رو دادم خیاط بدوزه و امروز که رفتم برای پرو به تمام معنا گند زده بود ، حیف پارچه سوزن دوزی و طرح ترمه ، کاملا گشاد و بیریخت ، دلم میخواد خیاط قبلی باز شرایطش جور بشه و بدم اون بدوزه برام

دو تا هم همایش دعوت بودم ، یکی اش در حوزه مالی و دیگری در حوزه ادبیات و هر دو کلی ارزش افزوده داشت و دومی با حانواده دعوت بودیم  و از یک زمانی به بعد به جشن تبدیل شد و کلی به آینه و بچه ها خوش گذشت و حتی زمانی رو هم رفتند و در محوطه بازی کردند

هنوز  تمیز کاری عید رو انجام ندادم ولی خریدها رو ماه قبل انجام دادیم و کلا خریدی نداریم مگر فروشگاهی که بعد از نظافت خونه انجام خواهد شد ، میخواستم برم برای خط چشم ولی فرصت نکردم و موند برای بعد از عید ، برای اولین بار هم پانزده روز مونده به سال جدید و من هنوز سررسید نخریدم و برنامه سال بعد رو ننوشتم 

-‐--------------------------------

چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو

ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

نظرات 6 + ارسال نظر
گندم پنج‌شنبه 25 اسفند 1401 ساعت 18:25 http://40week.blogfa.com

سلام عزیزم خیلی وقت بود به وبلاگ سر نزده بودم یکهو یادت افتادم . آینه رو ببوس از طرف من .
خدا رحمتشون کنه وبقای عمر شما باشه

سلام . خوب هستید
ممنون
شما هم آسمان کوچولو رو ببوس
خدا همه اموات رو رحمت کنه

شیرین شنبه 20 اسفند 1401 ساعت 10:31 http://khateraha95.blogfa.com/

خدا رحمتشون کنه
بعضی ادمها اینقدر مهربونن که ادم دوست داره همیشه باشن

خدا همه اموات شما رو هم رحمت کنه

لیمو شنبه 20 اسفند 1401 ساعت 09:47 https://lemonn.blogsky.com/

سلام
روحشون شاد باشه. امیدوارم سلامتی به شما خانواده برگرده.

سلام
سلامت باشید

ربولی حسن کور سه‌شنبه 16 اسفند 1401 ساعت 17:19 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
تسلیت میگم اما چه خوب که زندگی را تعطیل نکردین

سلام
خدا اموات شما رو هم مورد رحمت و مغفرت قرار بده
زندگی همیشه جاری است هر چند که دلم هنوز غمگین هست ولی زندگی جریان داره و نمیشه لحظه و زمان رو متوقف کرد

ربولی حسن کور سه‌شنبه 16 اسفند 1401 ساعت 17:18 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
تسلیت میگم اما چه خوب که زندگی را تعطیل نکردین

سحر دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت 22:32

خدا دابی رحمت کنه
غمگین شدم.امیدوارم سلامت باشین همه تون
دلم خواست منم امسال زودتر سررسید تهیه کنم و بنویسم توش...
چقدر باحال که همایش ادبی دعوت شدی خیلی دوسش داشتم
واینکه می خوای دکتری بخونی

خدا همه اموات رو رحمت کنه
پارسال هم شرکت کرده بودم ولی مصاحبه رو دوستم گفت نرو ، گفت هر چقدر بتونی تسلطتت رو در زبان و تز فکری که میخوای روش کار کنی بیشتر کنی امکان موفقیتت بیشتره، اگر بری و رد بشی میشه برات یک امتیاز منفی و مصاحبه کننده ها در سال های بعد نسبت بهت ذهنیت منفی دارند ، منم نرفتم ، امسال هم شرکت کردم ، پارسال سوالات خیلی خوب بود و or و استعداد تحصیلی رو بالا زده بودم اما امثال تخصصی به نسبت سال قبل سخت تر بود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.