-
خنده تو صدات رو دوست دارم
دوشنبه 15 اسفند 1401 22:15
ازاواخر بهمن ماه بیشتر به دکتر و چکاپ و آزمایش گذشته ، سرفه هام باعث درد شدید در لگن و قلبم میکرد و اول رفتم دکتر قلب و اکو و خیالم بابت قلب راحت شد بعد دکتر زنان ، اونجا هم آزمایش و پاپ اسمیر و سونو و فعلا منتظر جواب پاپ اسمیر و قسمتی از آزمایش ها هستم ، بعد به خاطر بالا رفتن قند خونم و چربی پیش غدد رفتم و اون هم...
-
حواست هست
شنبه 6 اسفند 1401 17:27
سقف تکنیکالی دلار برای سال آینده ۸۰ هست ولی گویا با این دست فرمون میخواد اینور سال بزنه ، عملا از تحلیل کوتاه مدت تکنیکال خودش خارج شده داروهای ریه کلا دیگه با هیچ قیمتی پیدا نمیشه ، بیچاره بیماران خاص و نادر و سرطانی و .... آهای حواست هست ;گوشت شده حسرت، مسافرت شده حسرت، داروی خوب شده حسرت، ازدواج شده حسرت، بچه...
-
زمستان زیبا
یکشنبه 23 بهمن 1401 11:17
زمستون امسال زمستونی ترین زمستون از زمان تولد آینه است . پنجشنبه وقتی رسیدیم کلاس اونقدر برف زیاد بود که بعد از کلاس بچه ها کلی تو حیاط برف بازی کردند . امروز صبح هم وقتی پرده رو زدم کنار چشمام قلبی قلبی شد و سریع برای خودم و سنگ قهوه درست کردم و غرق شدم در خاطرات زمستان 96 و اکو قلب جنین آینه در یک روز برفی و گریه ای...
-
آخه چرا ؟؟؟
یکشنبه 16 بهمن 1401 13:22
از اول بهمن تا امروز رو بد گذروندیم .چقدر بده که پدری انقدر بی فکر باشه که با کارهاش کاری کنه که زندگی بچه اش بهم بریزه . واقعا اگر زندگی من و سنگ بهم بخوره چی گیر اون میاد ؟؟؟؟به سنگ میگم میخوای برم مهریه رو بزارم اجرا تا ببینند ته این رفتارها چی میشه ؟ میخوای خونه زندگی رو ول کنم برم ببینند تهش چی میشه ؟ لاله دامن...
-
از همه طرف
یکشنبه 25 دی 1401 14:48
از اواخر تیر ماه که کرونا گرفتم ،وضعیت ریه ام بدتر شد . صداهاش- سنگینی -درد شدید لگن موقع سرفه -دکتری که تا اردیبهشت سال آینده وقت نداره - دارویی که نیست و حتی دو ماه بعد از تاریخ انقضاش هم استفاده کردم . و الان مجددا به همراه آینه سرماخوردیم . دو هفته ای هست که هر دو با علایم نزدیک بهم مشغول خوردن دارو هستیم . هر چند...
-
چه خوابی بود
شنبه 10 دی 1401 13:15
دیشب خواب بچه دیدم . یه بچه کوچیک چند ماهه. البته مال دختر همسایه بود .تو خونه قدیمی مامان اینا . توی هال نشسته بودند جلوی در آشپزخونه . بچه رو گرفتم بغلم خیلی کوچیک بود نهایت 3 ماهه . پاهاش رو گذاشتم زمین بعد شروع کرد به راه رفتن . همه چنان ذوقی میکردند که با صدای خنده جمع از خواب بیدار شدم . آینه کنارمون خوابیده بود...
-
هدف
دوشنبه 5 دی 1401 11:58
این روزها با آینه سوالات فلسفی بازی میکنم . مثلا یک موضوعی رو مطرح میکنم مثل هوای تمییز بعد در موردش قصه میگم و کتاب میخونم و کارتون میبینه و بعد سوال رو شروع میکنم . در فیلیمو یک محتوایی هست که کلیپ هایی با انیمیشن ها و شعرهای قشنگ درست کردند . مثلا برای لوراکس ( موزیکالش- اگر دارید بزارید بچه ها ببینند خیلی جالبه)...
-
اونا کجا
دوشنبه 28 آذر 1401 17:30
هنوز هیجان و لبخند بازی فینال دیروز از چهره ام پاک نشده. با سه تا گلی که ام باپه زد پریدم هوا و کلی خوشحالی کردم اما ته دلم دوست داشت آرژانتین قهرمان بشه که شد ولی واقعا ام باپه لیاقت کفش طلا رو داشت و بهش رسید . اونقدر بازی خوب و عالی بود که به سنگ میگفتم بیا بشین و ببین و لذت ببر که دو روز دیگه باید بازی دربی زیر...
-
ادب مرد به ز دولت اوست
دوشنبه 14 آذر 1401 13:40
آخر هفته به مهمونی سپری شد . بعد از مدت ها یا بهتره بگم سال ها خانواده خودم رو دعوت کردم . البته همیشه دعوت میکنم ولی خب به خاطر شرایط مامان و اینکه آسانسور و توالت فرنگی نداریم واقعا علت نه گفتن هاشون رو درک میکنم . از تابستون دختر دایی کوچیکه هر وقت منو میدید میگفت عمه چرا ما رو خونتون دعوت نمیکنی ؟ میگفتم عشقم آخه...
-
سلام آذر
یکشنبه 6 آذر 1401 17:58
یک لیستی از تنبلی های این ماه های خودم دراوردم که واقعا مایه خجالت هست . بیشترینشون مربوط به سلامت هست . مثلا باید شهریور فلوراید و چکاپ دندان آینه رو انجام میدادم ، برای خودم و سنگ باید وقت دندونپزشکی میگرفتم ، از دکتر قلب جدید برای سنگ وقت میگرفتم . دکتر ریه خودم ، آخرین اکو قلب آینه که باید 1.5 سالگی میبردم ( البته...
-
پاییز از نیمه گذشت
چهارشنبه 18 آبان 1401 08:44
پاییز زیبا و دوست داشتنی و دلبران من اونقدر سرخ و سیاه شده که هیچ جذابیتی برام نداره، برای من پاییز یعنی راه رفتن روی برگ های خشک و شنیدن صدای اون ها ولی این پاییز با همه پاییز ها برام فرق داره ، صدایی که شنیده میشه اونقدر دردناکه که ترجیح میدم قدم بر ندارم . این روزها پیاده روی های خیابون ولیعصر دیگه با اون حجم از...
-
مثلا ps
پنجشنبه 14 مهر 1401 20:20
آینه علاقه مند که نه ، معتاد به بازی های کامپیوتری و موبایلی شده و واقعا بازی های موبایلی خیلی هاشون مناسب سنش نیست براش دسته جوی استیک گرفتیم و بازی های تلویزیون رو داره باهاش بازی میکنه ، البته بعضی از بازی ها مثل هواپیمای آتاری رو نمیشه خوب بازی کرد ولی تا زمانی که متوجه ps نشده میشه اینطوری از هزینه ها جلوگیری کرد...
-
مهمانی
یکشنبه 20 شهریور 1401 18:34
یکی از خصوصیات فامیل پدریم اینه که داداش ها هرزچندگاهی دور هم جمع میشن . چهار تا داداشن و تقریبا هر فصل یکیشون دعوت میکنه ( عمو و زن عمو و بچه های مجرد هر خانواده) و در این دور همی ها به تمام معنی خوش میگذره از ویژگی های مهمشون هم اینه که اصلا در مورد مسایل حاشیه ای که در بیشتر خانواده صحبت میشه انجام نمیدن و حرف...
-
این نیز بگذرد
شنبه 22 مرداد 1401 12:24
اردیبهشت ماه یعنی دو ماه زودتر از موعد به مستاجر گفتیم قصد فروش خونه رو داریم و سر موعد تخلیه کنه . گفت خونه خریدم تا شهریور بهم وقت بدید . گفتم تا چندم؟ گفت نمی دونم . گفتم بیایید تا آخر شهریور بنویسم ما هم موقع فروش اعلام مکنیم با فلان مقدار رهن و اجاره تا اول مهر ، مستاجر داره تا شما هم اذیت نشید . گفت آخه . گفتم...
-
مرداد ماه
یکشنبه 2 مرداد 1401 19:28
از دوشنبه تا امروز سه بار تست دادم . دوبار خانگی و یک بار در آزمایشگاه و هر سه بار منفی ولی حال خودم وحشتناک . عملا نفس کشیدن برام سخت شده . با هر سرفه لگنم درد میگیره و به گریه میوفتم . سی تی هم انجام دادم چیزی نبود . بیشتر از 5 قدم برمیدارم تمام بدنم خیس آب میشه و نفسم به شماره میوفته . سه تا سرم زدم . ولی هیچ سودی...
-
honey moon7
سهشنبه 28 تیر 1401 14:26
هفته گذشته سنگ پیشنهاد داد که برای فرار از این گرما و عوض شدن حال و هوامون و کمی آرامش اعصاب چند روزی بریم دیزین . من هم برای این هفته هتل رو برای دو شب رزرو کردم . پنجشنبه خونه مامان اینا بودیم و چون جمعه کلاس داشتیم شب خوابیدیم . از ساعت 12 شب آینه تب کرد . با تن شویه و دارو تا ساعت 3 صبح تبش رو کنترل کردیم ولی از...
-
توتالیتاریسم
چهارشنبه 15 تیر 1401 15:24
البته از بعد فرهنگی و اجتماعی در همه جوامع تلاش برای همسان سازی وجود داره . ربطی هم به دین و آیین نداره . اتفاقا در همه ادیان و بیشتر از همه در اسلام به برابری و همسان سازی تاکید شده . مثلا ما حدیث داریم که به فرزندان خود شنا سوارکاری و تیراندازی بیاموزید و حرفی از جنسیت زده نشده . یعنی همه به یک اندازه محق در آزادی و...
-
یادی از آرشیو
سهشنبه 31 خرداد 1401 15:14
داشتم آرشیو رو میخوندم این خاطره رو دیدم که هنوز برام به اندازه روز اولش حذاب و شیرین بود . اینکه زندگی همیشه پر از فراز و فرود هست . اینکه همیشه نقطه عطف ها و تصمیمات ما هستند که جریان آتی زندگی رو میسازه . سال 88 که زندگیمون رو خواستیم شروع کنیم مجموعه ای که همسرم توش کار میکرد منحل شد . خب قبل از اون هم تمام پس...
-
ان مع العسر یسرا
چهارشنبه 18 خرداد 1401 09:29
این روزها بیشتر از قبل ساکت شدم . اونقدر مردم در اجتماع صدای آه و ناله میشنوه که ترجیح میدم کمتر خودم صحبت کنم و بیشتر از این فکر و ذهن آینه رو درگیر نکنم . شاید روزی بشه که بگیم ان نیز گذشت . الان سختی برای همه هست . ناامیدی و ترس برای همه هست . سال مستاجر نزدیکه . با املاک تماس گرفتیم قیمت جدید بگیریم رقمی گفت که...
-
مدرسه
سهشنبه 10 خرداد 1401 18:19
احساس میکنم سرم و صورتم و بینی و چشمام شدند اندازه هندوانه . اونقدر عطسه کردم که گلوم هم درد میکنه . ابریزش بینی هم که جای خود دارد . دو سال پیش یک آمپولی به اسم زولار( زولیر یاهمچین اسمی) زدم تا خود امسال خوب بودم و خبری از این حساسیت کوفتی نبود اما الان جاهایی از بدنم میخاره که خود بدنم از بودنشون بی اطلاع بود ....
-
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
دوشنبه 26 اردیبهشت 1401 18:28
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود و امروز چهار سال عاشقی و نفس کشیدن در هوایی که تو نفس میکشی . پسرم تولدت مبارک خاطره 26 اردیبهشت سال 97 ساعت 7:55 دقیقه هیچ وقت از خاطرم پاک نمیشه من اگه می تونستم به عقب برگردم و از جشن ازدواجم چیزی رو تغییر بدم یا حذفش کنم فیلمبرداری...
-
باغ
شنبه 10 اردیبهشت 1401 13:03
ساعت خواب آینه بهم خورده و این برای من شده فاجعه .تا ساعت1 -2 صبح بیدار میمونه حتی بعضی وقت ها تنها تو اتاقش میشینه و بازی میکنه ولی خوب با اینکه میخوابم ولی چون به سطح عمیق خواب نمیرسم سردرد میگیرم و عصبانی و بداخلاق شدم . هر چقدر هم که صبح زود بیدارش میکنم و بعد از ظهر ها نمیزارم بخوابه ولی شب ها باز تا دیر وقت...
-
طاعات و عبادات قبول
شنبه 27 فروردین 1401 10:15
نماز و روزهاتون قبول از 15 فروردین باز بابت دست مامان راهی دکتر ها شدیم . اول رفتیم پیش متخصص عروق و تروما که گفت مشکل عروق نداره اما براش فیزیوتراپی نوشت . رفتیم فیزیوتراپی گفت این چیه نوشته ( همکار محترم لطفا 10 جلسه فیزیوتراپی انجام گردد ) نه اسم ناحیه و نه دستگاه ذکر نشده بیمه قبول نمیکنه . مجددا رفتم پیش دکتر،...
-
آرایش
پنجشنبه 18 فروردین 1401 00:43
برادر زاده بزرگه ازم میپرسه عمه تا چند سالگی سیبیل داشتی؟ گفتم راستش الانم بیشتر وقتا سیبیل دارم اما تا عقدم سیبیل داشتم ولی از زمانی که دانشگاه رفتم ابروهام رو مرتب میکردم ( واقعا چرا ؟؟؟؟؟) البته کم مو بودنم بی تاثیر نبود . میگه من کی میتونم موهای صورتم رو اصلاح کنم ، میگم تا ۳ -۴ سال دیگه هر چند که تو بور هستی و...
-
قرن15 هجری شمسی
شنبه 6 فروردین 1401 15:07
سال نو مبارک انشالله که سرشار از خوشی ، سلامتی ، پول حلال و زیاد ، پر از خبرهای خوش و رسیدن به آرزوهای قشنگ باشه سال تحویل رو مثل تمامی سال ها خونه خودمون بودیم و بعد ش هم به خوردن شام و جمع و جور کردن خونه و تماشای تلویزیون و خواب گذشت . اول فروردین رو منزل پدر و مادرهامون بودیم و یک سر هم به منزل عمه و عموم زدیم که...
-
مشاور
شنبه 21 اسفند 1400 13:15
رفتم مشاوره در مورد مشکل پست قبل گفتم ، مشاور ازم پرسید تو چیکار کردی ، گفتم: بهش گفتم مامان جون و باباجون دوست دارن و بازی هایی که با این انجام میدن رو یادآوری کردم و حواسش رو از اون موضوع پرت کردم و از اون به بعد هم چیزی نگفته ، البته زمانی هم که گفت چند هفته از ماجرای اسلایم و بیشتر از یک ماه از ماجرای پچ پچ گذشته...
-
پسر خوب من
پنجشنبه 12 اسفند 1400 13:25
من همیشه آینه رو به چشم یک پسر کوچولو میبینم . البته که واقعا سه سال و نه ماهگی سن بچگی هست و حس من طبیعی . همیشه اگر رفتار تبعیض آمیزی نسبت به آینه از طرف کسی سر میزد با خودم میگفتم متوجه نمیشه و زیاد بهش فکر نمیکردم . تا اینکه چند موردی رو آینه بهم گفت که تلنگر عجیبی بهم وارد شد چند وقت پیش مادر سنگ برای اون یکی نوه...
-
سلام بهمن خداحافظ بهمن
جمعه 22 بهمن 1400 15:00
الان دیدم یک ماهی میشه که ننوشتم . سلام و خداحفظ بهمنم یکی شد اتفاق جدیدی نیوفتاده و تقریبا روند زندگی داره طی میشه از اونجایی که وضعیت امیکرون خوب نیست و بچه ها و افرادی که واکسن نزدند بیشتر دارن درگیر میشن برای گردش صبح زود رو انتخاب کردیم . روزهای تعطیل دو باری رفتیم حیات وحش داراباد یکبار هم رفتیم پارک انشالله زود...
-
من و آینه
یکشنبه 26 دی 1400 17:37
الان دو هفته ای هست که هر گوشه ای که بتونیم میخوابیم . مامان تو اتاق خودش و بابا هم تو اتاق من . من و آینه هم وسط اتاق ، تو اشپزخونه جلوی بالکن و .... هرچقدرگفتم بزارید تخت خواب منو بیاریم تو سالن جلوی تلویزیون گفتند خونه بهم میریزه مهمون میاد زشته . و اینگونه شدکه اتاق من به اشغال بابا دراومد . من و آینه هم بنا به دل...
-
بابا آمد ....
سهشنبه 14 دی 1400 21:37
خدا رو شکر امروز بابا ترخیص شد . صبح من رفتم دنبال کارهای ترخیص و برادرم هم اومد دنبالش و برد خونه من هم ساعت 2 اومدم خونشون . البته با یک کوله بار لباس و وسایل . در بهترین حالت تا دو هفته اینجام . انشالله که همه همیشه سالم و سلامت باشن و سایه همه پدر و مادرها بالای سر بچه هاشون . از همه عزیزان و دوستانی هم که جویای...