-
آشنایی با بازار
چهارشنبه 21 خرداد 1399 05:03
برای اینکه بدونیم بورس رو از کجا شروع کنیم واقعا جوابی ندارم . من از اونجایی که یادمه همیشه عاشق این بازار بودم . قبل از ورود به دانشگاهم میدونستم نماد چیه ، سهامی عام و خاص چیه ، p/e چیه ، حق تقدم چیه ، حجم مبنا چیه ، دامنه نوسان چیه و .... اما خب جرات معامله رو نداشتم . مطالعاتم رو هم اون موقع ها از طریق روزنامه...
-
گنج
یکشنبه 18 خرداد 1399 16:02
من عاشق پولم، کیه نباشه، اما جدای از شوخی عاشق پول سکه ای هستم و هر سکه جدید رقم بزرگ بیاد جمع میکنم و یک قلک پر نگه میدارم،. مثلا همین الان یک قلک پر سکه 500 تومانی دارم، انشالله روزی برسه یک قلک پر از سکه تمام بهار داشته باشم هفته پیش مامان یک کارتن بزرگ از بالای کمد درآورد گفت بیا اینو بگیر ببینیم توش چیه، گفتم کجا...
-
ویزیت مهربانی
شنبه 10 خرداد 1399 13:21
گفتم تا یادم نرفته بنویسم . هر چند که محال ممکنه یادم بره دکتری که رفته بودم واقعا داغون بود و اوج داغون بودنش داشتن یک تخته اعلانات کنار میز منشی به عنوان ویزیت مهربانی بود . خندیدم گفتم این چیه ؟گفت اگر کسی دلش بخواد میتونه ویزیت تهیه کنه و بچسبونه اینجا تا اگر کسی توانایی پرداخت ویزیت رو نداشت بتونه استفاده کنه و...
-
عید فطر مبارک
سهشنبه 6 خرداد 1399 08:55
سه شنبه رفتیم دکتر . یک دکتر متخصص بنام و استاد تمام دانشگاه شهید بهشتی . اولین بار بود و آخرین بار هم خواهد بود . ساعت 1:30 وقت داشتیم که تا ساعت 5:30 معطل شدیم . چند تا چند تا مریض میفرستاد داخل . اون هم در این شرایط کرونایی . نه ویزیت اصولی داشت و نه سابقه بیماری میپرسید . من و سنگ هر دو به ویزیت نیاز داشتیم ....
-
التماس دعا
دوشنبه 29 اردیبهشت 1399 18:33
دیشب رو در بیمارستان سپری کردیم سنگ چند روزی بود که حالش بد بود و تنگی نفس و خلط خونی و درد شدید داشت، دیشب سه تا بیمارستان رفتیم یکی چیز خاصی نیست اصلا نگاه نکرد، دومی گفت علائم شبیه مشکل قلبی است و ارجاع مون داد به بیمارستان سوم که اونجا بعد از سی تی اسکن متوجه شدند اوضاع ریه بشدت داغون شده، دکتر میگفت اگر قبلا...
-
دو سالگی
شنبه 27 اردیبهشت 1399 17:01
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود ---- آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود . حس وحال 26 اردیبهشت هر ماه، از سال 97 دقیقا یه جوره . انگار همون ساعت 8 صبح روز چهارشنبه است که دیدمش و حس ناب رو تجربه کردم . از خدا می خوام که این حس خوب رو نصیب همه بکنه . امسال به خاطر همزمانی تولد آینه و شهادت مولا علی (ع)...
-
تو کی بود
شنبه 20 اردیبهشت 1399 12:05
دختر 14 - 15 ساله بودم که منم مثل خیلی از همکلاسی هام از اون دفترهای عشق درست کردم . با قلم و خودکار و مداد چندین چند مدل عشق میتوشتم و مطالب احساسی مینوشتم . نمیدونم بچه های الان دارن یا نه اما اون زمان زیاد بود . برای مثال مینوشتم تو رادیدم و محو نگاهت شدم و عاشقانه در خیالم به آغوش کشیدمت . برای منی که از 10 سالگی...
-
عجبا
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1399 11:15
دیروز صبح زود در خونمون رو زدند . همسایه ها بودند . گفتند دزد اومده و کفش ها رو برده . از جاکفشی کا کتونی من و سنگ و متاسفانه کفش کوه هر دومون رو برده . خدا لعنتش کنه . رفتیم دوربین ها رو چک کردیم ساعت 6 صبح یک موتوری با دو سوار اومدند واستادند جلوی در . یکی شون پیاده شد در پارکینگ رو با چیزی مثل ریموت زد . قفل باز شد...
-
بازار
دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 12:07
وضعیت بازار سرمایه اونقدر کاذب خوب شده که هذ آن احتمال اصلاح شاخص میره ولی از اونجایی که تحلیل خودم اینه که دولت با کاهش سود بانکی و اینکه می خواد دیگه زیاد با قیمت ارز و سکه و طلا بازی نکنه پول ها رو به سمت بازار سرمایه هدایت میکنه . پول هایی که اکثریت نه تنها هوشمند نیستند بلکه با هیجانی عمل کردن عده ای ممکنه اتفاق...
-
رمضان مبارک
یکشنبه 7 اردیبهشت 1399 12:28
انشالله که نماز عید فطر رو در صحت و سلامتی کامل و تمام شدن کرونا در کنار هم بخونیم . آمین امسال تنها روزه میگیرم . سنگ دو هفته اول رو نمیتونه بگیره . کلا اعلام کردند اونایی که کرونا داشتند و درمان شدند 4 تا 6 هفته بعد از درمان روزه نگیرند . اما خب سحری آینه و سنگ بیدار میشه و گویا به آینه هم خیلی خوش میگذره . تا صدای...
-
تغییر
جمعه 5 اردیبهشت 1399 08:30
صبای عزیز از نکته ای که گفتی و کلی به فکر منو انداختی ممنون . واقعا هیچ وقت از این دید نگاه نکرده بودم . اینکه من میگم خانواده همسر اینکار و کرد و این رو گفت به این معنی نیست که خودم بی عیب و نقص هستم و یا خانواده خودم همه چی تمام هستند . من الان هم میگم خانواده همسرم به من کمتر از( اسمم+خانم) چیزی نگفتند . همیشه و...
-
چه فرقی داریم
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1399 12:28
کلاس پیانو شروع شد . کلاس زبان هم به هفته آینده موکول شد . پاساژ ها هم که باز شد و یواش یواش آرایشگاه ها و رستورن ها و هتل ها هم باز میشه . نمی گم دولت مقصره ، مردم مقصره . به هر حال باید چرخ اقتصاد هر دولت و ملت و مردمی بچرخه . با دولت کاری ندارم ولی واقعا مردم خسته شدند . بلاخص افرادی که شغل آزاد دارن . اجاره خونه...
-
آگاهی بدیم
شنبه 30 فروردین 1399 18:29
یکسری از مسائل مهم و ضروری زندگی ها همیشه تابو بوده و گویا هیچ نسلی دوست نداره عوضش کنه . یکی از اون مسائل ، مسائل مربوط به بلوغ و امور جنسی هست . من از حق نگذرم که مادر خوبی داشتم . از 9 سالگی یک سریع مفاهیم رو بهم توضیح داد . با نوار بهداشتی و چرا استفاده میشه و اینکه اگر بالغ بشم چه اتفاقی میوفته برام . 13 سالگی در...
-
به به عجب هوایی
چهارشنبه 27 فروردین 1399 18:57
چهارشنبه یعی شب نیمه شعبان قرنطینه دوره انتقال سنگ هم تموم شد و سنگ گفت برای اینکه کمی آب و هوامون عوض بشه و آینه هم خوشحال بشه با ماشین بریم و دوری بزنیم (البته با اجازه دوستان و با رعایت نکات بهداشتی و عدم پیاده شدن از ماشین ) . رفتیم و داشتیم صحبت میکردیم که از این گروه های موسیقی که با ماشین حرکت میکنند و خودشون...
-
زیاد سخت نگیر
سهشنبه 19 فروردین 1399 02:45
ساعت خوابم به کل بهم ریخته و اکثر شب ها تا ساعت 3 بیدار هستم . البته بد هم نیست به کارهای خونه میرسم و برای ناهار و شام فردا فکر میکنم و بعد میشینم سر درس و مشقم . ولی از طرفی خیلی بدهست و برای نماز صبح خواب میمونم و هر چقدر ساعت میزارم و سعی میکنم بیدار بشم نمیتونم بلند شم و نمازم قضا میشه . از طرفی هم چون صبح ها...
-
دلم خون شده
سهشنبه 12 فروردین 1399 14:52
قربون پسرم برم، از دیروز همش گیر داده منو بوس کنید و منم شما رو بوس کنم، همش میاد بغلم و ماسک رو میکشه کنار و تا صورتم رو برمیگردونم شروع میکنه به گریه و با دست به صورت من و خودش میکوبه،. یعنی دلم کباب میشه براش، یا صورتش رو میاره میگه اوس، سرش رو میبوسم عصبانی میشه و موهاش رو میکشه، این روزها عجیب سخت داره براش...
-
خسته اما با لبخند -خسته اما با امید - با امید فردایی بهتر - به زندگی برمیگردیم
چهارشنبه 6 فروردین 1399 16:23
خسته اما با لبخند -خسته اما با امید - با امید فردایی بهتر - به زندگی برمیگردیم داشتم فکر میکردم چقدر امسال رو هرچند به ظاهر خوب ولی در باطن داغون شروع کردم . بعد از دیروز تصمیم گرفتم مجددا بشم همون شیشه سرشار از امید و مثبت همیشه . اول از همه بالای ده بار برای خودم با شبیه سازی صدای استاد افتخاری خوندم : با گوشه گرفتن...
-
زندگی
سهشنبه 5 فروردین 1399 15:27
خدا رو هزاران بار شکر حال سنگ خیلی بهتر شده و فردا قراره بریم مجددا برای آزمایش و سی تی، قفسه سینه من شدیدا درد میکنه بطوری که اصلا نمیتونم طاق باز بخوابم، سرفه کم دارم و کلا به جز درد قفسه سینه حالم خوبه، آینه بلاخره قرنطینه رو شکوند و دو روز پیش، بعد از ناهار که خوابیده بودیم وقتی بیدار شدم دیدم کنارم نیست، اتاقش،...
-
شب های بیقراری 3
شنبه 2 فروردین 1399 04:33
یک خاطره من خیلی از بوی اسپند بدم میاد و تا الان خودم تا حالا اون هم به زور فقط و فقط یکبار برای آینه اسپند دود کردم، از طرفی نه تنها بدم میاد بلکه شدیدا حالم رو بد میکنه و دودش وارد ریه هام میشه و شدیدا به سرفه میوفتم روزی که دیگه مشخص شد سنگ بیمار شده، من سنگ رو گذاشتم خونه و شرایط قرنطینه رو محیا کردم و آینه رو...
-
شب های بیقراری 2
پنجشنبه 29 اسفند 1398 02:39
امروز مجددا رفتیم آزمایش دادیم . هنوز CRP مثبت هست ولی خدا روشکر تعداد گلبول های سفید بیشتر شده بود و دکتر میگفت این یعنی بدن داره سیستم ایمنی اش رو بازسازی میکنه . جواب سی تی اسکن هم آماده شد . رفتم گرفتم و گفتند ببر اورژانس به رزیدنت ها نشون بده . به محض دیدن گفتند کروناست و بسیار شدید و باید بستری بشه . مریض کجاست...
-
شب های بیقراری 1
سهشنبه 27 اسفند 1398 04:56
از ساعت 3:30 با صدای سرفه هاش از خواب بیدار شدم، براش آب جوش بردم نخورد، ازش خواستم اسپری سالبوتامول رو استفاده کنه، بعد از دو پاف کمی آروم شد، گفت براش آب هویج ببرم، دست پدر و مادر سنگ بویژه پدرشون درد نکنه، دیروز کلی پرتقال و موز و میوه خریده بود برامون، شب هم یک پارچ آب هویج آورد، همه خریدام رو انجام میده، دیشب کلی...
-
قوی باش
دوشنبه 26 اسفند 1398 01:07
اشک رو از گوشه چشمم پاک میکنم و به تمام اتفاقات امروز و چند روز گذشته فکر میکنم متاسفانه سنگ هم مشکوک به کرونا شد و امروز crp اش مثبت شد و بعد سی تی اسکن هم وضع رو بد نشون داد ولی چون هنوز خدا رو شکر حاد نیست نیاز به مراجعه به بیمارستان نیست و باید خودمون در خانه شرایط قرنطینه رو ایجاد کنیم و صد البته که بیمارستان...
-
بهار خواهد آمد
دوشنبه 12 اسفند 1398 14:22
امروز صبح اون پول زور مهد رو پرداخت کردم، ساعت 1 برام پیغام فرستادند که لطفا یک شماره کارت برامون ارسال کنید خطایی رخ داده، فرستادم دیدم کل پول رو همون لحظه برگردوندند و گفتند محاسبات مالیمون اشتباه بود و عذرخواهی کردند و گفتند انشالله این باعث عدم همکاری در سال آینده نشه گفتم نه این چه حرفیه و اینچنین ختم به خیر شد...
-
بلاخره رفتم
سهشنبه 6 اسفند 1398 11:23
اول از همه باید از همه دوستانی بلاخص رهای عزیز که وقتی در مورد اون مشکل سربسته گفتم کمک و راهنمایی کردند و دکتر بهم معرفی کردند . از اونجایی که حالم واقعا بد بود حتی نشستن هم برم دردناک بود بلاخره دل رو به دریا زدم و با هزاران هزار خجالت تماس گرفتم و برای همون روز بهم وقت دادند . پزشکیم خانم متخصص جراحی عمومی فق نخصص...
-
یک هفته
چهارشنبه 30 بهمن 1398 11:21
یک هفته عجیب و غریبی داشتم . چهارشنبه هفته گذشته یک ایمیل و یک پیام برام ارسال شد که شما مبلغ 900 هزار تومان باید به شماره فلان پرداخت کنید . تماس گرفتم گفتند دی ماه که اومده بودید و درخواست مهد برای پسرتون و یک میز برای فضای کاری خودتون در اون زمان مهد داده بودید برای دی و بهمن و اسفند میشه 900 تومان . گفتم من اومدم...
-
اصلاح روابط
سهشنبه 22 بهمن 1398 19:30
صادقانه بخوام بگم آینه مورد پسند خانواده سنگ نیست . چرا ؟ نمیدونیم . کلا در غالب محبتی بعد از اون دو تا نوه دیگه و در کمترین حالت ممکنه قرار داره . تا به امروز جز تولد و عید هیچی براش نخریدن ، البته برای اون دو تا نوه دیگه میخرن . به وضع مالی هم ربطی نداره . حجم خریدی که برادر سنگ برای بچه هاش از لحاظ پوشاک در یک فصل...
-
برنامه
چهارشنبه 16 بهمن 1398 13:26
داشتن یک کوچولوی در زندگی باعث شده که کمی نظم غذایی داشته باشیم . و یا بهتره بگم برای آینه با نظم و رعایت بیشتری غذا درست کنم . یک روز در میان یک عدد تخم مرغ یا 3-4 تا تخم بلدرچین . یک روز به شکل نیمرو که کامل میزارم سفیده و زده بپزن و هرزگاهی برای یکی دو دقیقه دمکنی میزارم برای وعده صبحانه . یک روز کوکو سیب زمینی به...
-
سمنو
دوشنبه 14 بهمن 1398 14:28
به مرتبه سمنویی رسیدم، دختر عمو بزرگه بهم میگه سمنو(زن عمو) و بصورت عجیبی دوستم داره، مادر سنگ تعریف میکرد، تلویزیون داشت برنامه کودک نشون میداد، یک مجری زن که قبلا با پنگول بود و اسمش خاله نرگس بود رو نشون میداد به مادر شوهرم میگه مامان جون مامان جون بیا، این شکل سمنوِ،. مثل اون با بچه ها مهربون حرف میزنه و بازی...
-
از شانس من
شنبه 12 بهمن 1398 11:25
به صورت عجیب غریب عاشق آتیش بازی هستم . یعنی بیشتر از حد تصور . کافیه دو تا نور تو آسمون ببینم بدو خودم رو به بالکن و بالا پشت بوم و جلو پنجره ای میرسونم تا بتونم تماشاش کنم . در تهران تا اونجایی که من میدونم بیشترین آتیش بازی در شب 21 بهمن هست . سال گذشته در اون شب که تلویزیون داشت الله اکبر میگفت من بدو خودم رو...
-
سلامتی
دوشنبه 7 بهمن 1398 09:45
مدت هاست با مشکل مزخرفی دست به گریبانم و از اونجا که از نحوه معاینه اش توسط پزشک خجالت میکشم مراجعه و پیگیری نکردم و این روزها عملا نشستن هم دیگه برام دردناک شده . با اینکه مشکل خاصی ندارم اما نمیدونم چرا دچارش شدم . روزی نیست که سنگ بابت دکتر نرفتن دعوام نکنه . یکی دو تا پزشک خوب هم که بهم معرفی شد آقا بودند و کلا...